لوالوا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 28 روز سن داره

niniyemamanlena

اولین سونوگرافی در6هفتگی

سلام ناز مامان دیروز برای اولین بار توی٦هفتگی رفتم سونو دادم خداروشکر همه چیز خوب بود ولی صدای قلبت رو نشنیدم فکر کنم زوده هنوز .بعد برای دکتر که خوندم گفت همه چیز خوبه ولی یه چیزی که اسمش سخت بود گفت دیده نشده برای همین ٢هفته دیگه باید دوباره برم .خداکنه صدای قلبت رو بشنوم تا خیالم راحت شه .من وبابات هم همش عکست رو نگاه میکردیم و قربون صدقت میرفتیم اندازت رو١سانت ونیم زده وسنت رو٦هفته . ...
29 آذر 1390

اولین کادو بابایی برای نی نی

سلام مادر جان خوبی فدات شم دورت بگرده مامان چندروزه سرنزدم به نی نیم .وای مامان جات خالی دیشب من و بابایی رفتیم بیرون که یه خورده خرید کنیم که یه هویی  یه مغازه سیسمونی دیدم وای کلی دلم برات تنگ شد به بابات گفتم دلم می خواد واسه نی نیمون یه چیزی بخرم اونم از خدا خواسته گفت باشه ولی هرچی نگاه کردم چیزهای قشنگی نداشت بعد اومدیم بیرون یه هو بابایی گفت می خوای بریم اون سیسمونی که قبلا رفته بودیم (اخه بابات ازقبل چشمش دنبال یه لباسی بود که گاوی بود خیلی خوشکل بود)اون لباس گاویرو بخریم منم ازخداخواسته گفتم بریم .اونجا خیلی چیزهای قشنگی بود مامان نمیدونی یه لباس هایی بود داشتم دیونه میشدم یه دست بلوز وشلوار برات خریدیم فعلا چون هنوز نمید...
27 آذر 1390

متاسفم عزیزم

سلام عزیز مامان امروز متوجه شدم که مطالبی که تو ابان ماه برات نوشته بودم نمی دونم چه جوری پاک شده برای همین یه خلاصه از اون حرفها رو برات مینویسم منظورم از زمانی که این وبلاگ رو برات درست کردم .مامان رو ببخش حرفهای اصلی جامونده توروخدا مامان رو ببخش فدات شم .   جونم برات بگه که درتاریخ(١٨/٨/٩٠)من وباباییت رفتیم دکتر که تصمیمه قشنگه مون رو به دکتر بگیم بگیم که ما می خوایم نی نی دار شیم دکتر هم برام ازمایش نوشت وهم قرص اهن خلاصه اون روز یه اهساس جدیدی داشتم احساس کردم که داری کم کم به من نزدیک میشی .١٠اذر٩٠هم رفتم یه چکاب کامل دادم که گفت جوابش ١٧اذر حاضر میشه ولی قافل ازاینکه ٣روز قبل از اینکه جواب چکاب رو بگیرم فهمیدم که بله جنا...
22 آذر 1390

بوسیدن

بوسیدن پدر و مادر بوسه، پیام محبت است؛ شعر ناسروده عشق است؛ تبلور بالاترین تکریم است؛ جلوه عملی عاطفه هاست. پدر و مادر بی شمارترین بوسه های محبت آمیز را از کودکی نثارمان کردند. اکنون که نهال وجود ما از آن محبت ها به پا ایستاده است و درخت زندگی آنان رو به فرسودگی نهاده، باید بهترین محبت ها و بی شائبه ترین عواطف را نثارشان کنیم. بوسیدن ابزار این مهر ورزیدن است. امیر مؤمنان علیه السلام فرمودند: بوسیدن پدر و مادر عبادت است.   ...
20 آذر 1390

تاسوعاوعاشورابدون تو

سلام مامان خوبی عزیزم  توی این دوروز خیلی جات خالی بود روز تاسوعا که نذرداشتیم  (اش رشته)با کمک مامان بزرگ درسش کردیم خیلی خوب بود کلی هم برای تو دعاکردم روز عاشورا هم که صبح با بابایی رفتیم بیرون و عذاداری امام حسین رو دیدیم بچه هارومی دیدم که با ماماناشون تو کالسکه یاتوبغلشون بودم کلی هم دلم برای تو تنگ شد امید بخداکه توهم عاشورای بعدی توی بغل من صحیح وسالم باشی.عزیزمامان یه موقع تواسمونا شیطونی نکنی خودتو گرم نگهداری البته میدونم که خدا حواسش به فرشته من هست . به خدا می سپارمت عزیزم ...
20 آذر 1390

boy&gairl

مامان نمی دونم که پسری یا دختر عزیزمامان اصلانمی دونم که تو دلمی یانه ولی هرجا که هستی دوست دارم ...
20 آذر 1390

تاسوعا

سلام عزیزم فدات شم خوبی مامان اون بالا تواسمونا چه خبر امشب شب تاسوعاست به همین مناسبت برات متنی می نویسم اینو بخون فدای اون ناز کردنت تابخوای بیای بشم من روز تاسوعا روزیست که شمر بن ذى الجوشن با نامه ابن زیاد در باب قتل امام حسین علیه السلام وارد کربلا شد. ابن سعد بر حسب آن نامه ، مهیاى قتل آنحضرت شد. لاجرم وقت عصر بود که لشکر خود را بانگ زد که : یا خیل الله ارکبى و بالجنة ابشرى . جنود نامسعود او سوار شد ورو به سپاه سید الشهداء آوردند در حالیکه آن حضرت در پیش خیمه ، شمشیر خود را در بر گرفته بود و سر بزانو نهاده بود و بخواب رفته بود. جناب زینب چون هیاهوى لشکر را شنید، بنزد برادر دوید، عرض کرد: برادر مگر صداهاى لشکر را نمی شنوید که ن...
20 آذر 1390

عاشورا

عزیز مامان من اینارو برای تو مینویسم نمی دونم دراینده می خونی یانه ولی من وظیفم رو انجام میدم چون دوست دارم تو مومن به حق باشی فداتشم این قدیمی ترین تابلو از واقعه عاشوراست نبرد کربلا جنگی بود که در دهم محرم ۶۱ هجری قمری ( مهر ۵۹ خورشیدی) اتفاق افتاد. روز نبرد به عاشورا معروف است. این نبرد میان سپاه حسین بن علی و سپاه یزید بن معاویه در نزدیکی محلی به‌ نام کربلا در گرفت. حسین بن علی روز دوم محرم به کربلا رسید و روز سوم عمر بن سعد با ۴۰۰۰ نفر در کربلا اردو زد. در روز هفتم محرم آب را بر حسین بن علی...
20 آذر 1390

4هفتگی

سلام دونه سیب مامان راستی یادم رفت بهت بگم یه کتاب خردیم که عکس نی نی هارو تا ۱۱هفتگی به ترتیب نشون داده و هرکدوم رو به یه چیزی نسبت داده مامان تو میدونی چه اندازه ای الان تو دلم؟ اندازه یه دانه سیب یکم بزرگتر فکر کنم اخه زنگ زدم به دخترخاله بابایی که دکتره گفت الان۱ماه و ۵روزمه وباید لبنیات بخورم چون استخونهای قشنگت الان داره تشکیل میشه . خدا جونم بچم رو به تو میسپارم ...
20 آذر 1390

اولین تغییر مامان شدن

مامان الان۳روزه که خیلی تشنت میشه همش تشنمه و اب می خورم از اب بدم اومد دیگه ولی چاره ای نیست نی نیم تشنشه فدات شم که مثله مامانت اب زیاد می خوری اخه منم که کوچیک بودم اب خییلی می خوردم .خییلی دوست دارم هرچی زود تر برم صدای قلبت رو بشنوم وای عزیز مامان که قلبش تو دلمه .راستشو بخوای خیلی نگرانم تا این ۳ماهه اول بگذره نمی خوام واسه دونه سیب مامان اتفاقی بیوفته خدایا بچم رو به تو میسپارم مواظبش باش اخه اون هنوز خیلی ریزه...................... ...
20 آذر 1390
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به niniyemamanlena می باشد